Quantcast
Channel: دالتون ها
Viewing all articles
Browse latest Browse all 10

قلب

$
0
0
پسربه دخترگفت اگه یه روز ی به قلب احتیاج داشته باشی اولین نفری هستم که میام  تا قلبمو با تمام وجودم تقدیمت کنم .دخترلبخندی زد وگفت ممنونم تااینکه یک روز اون اتفاق افتاد.... حال دخترخوب نبود....نیازفوری به قلب داشت...ازپسرخبری نبود ...دخترباخودش میگفت ...میدونی که من هیچ وقت نمی ذاشتم توقلبتو به من بدی وبه خاطر من خودتو فداکنی ولی این بود اون حرفات ...حتی برای دیدنم هم نیومدی ...شایدمن هیچ وقت زنده نباشم ....ارام گریست ودیگر هیچ چیز نفهمید ....چشمانش راباز کرد دکتربالای سرش بود به دکتر گفت چه اتفاقی افتاده ؟دکتر گفت نگران نباشیدپیوند قلبتون با موفقیت انجام شده.شمابایداستراحت کنید...درضمن این نامه برای شماست ...!دخترنامه روبرداشت .اثری از اسم روی پاکت دیده نمی شد .بازش کرد ودرون ان چنین نوشته شده بود.سلام عزیزم الان که این نامه رو می خونی من در قلب تو زنده ام .ازدستم ناراحت نباش که بهت سرنزدم چون میدونستم اگه بیام هرگزنمیذاری که قلبمو بهت بدم. پس نیومدم  تابتونم این کارو انجام بدم ...امیدوارم عملت موفقیت امیز بوده باشه .عاشقتم تا بی نهایت .دختر نمیتوانست باورکند..این کارو کرده بود اون قلبشوبه دختر داده بود ارام اسم پسر راصداکرد وقطره  های اشک روی صورتش جاری شد .وبه خودش گفت چرا هیچوقت حرفاشوباورنکردم......

Viewing all articles
Browse latest Browse all 10

Latest Images

Trending Articles